به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، ۵ سال از صدور ابلاغ سیاستهای کلی خانواده از سوی رهبر انقلاب میگذرد، سیاستهایی که در روز ۱۳ شهریورماه ۱۳۹۵ از سوی ایشان به رؤسای قوای سهگانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد، اما در عمل اتفاقات مهمی رقم نخورد.
این در حالی است که در اسلام و همچنین فرمایشات ائمه اهلبیت (ع) تاکید فراوانی روی خانواده و اهمیت تشکیل آن شده است موضوعی که در سیاستهای ابلاغی رهبر انقلاب نیز اینگونه به آن اشاره شده است: خانواده واحد بنیادی و سنگ بنای جامعه اسلامی و کانون رشد و تعالی انسان و پشتوانه سلامت و بالندگی و اقتدار و اعتلای معنوی کشور و نظام است.
این سیاستها که در ۱۶ بند ابلاغ شده بر ایجاد جامعه خانواده محور و محور قرار گرفتن خانواده در قوانین و مقررات تاکید دارد.
در این میان کارشناسان حوزه خانواده و اساتید حوزه و دانشگاه بر روی این مهم تاکید دارند که باید خانواده در محور همه تصمیمات باشد و گذر زمان قطعا لطمه های فراوانی را به ما خواهد زد.
سیاستهای ابلاغی رهبری جامع، بهنگام و مورد نیاز است
در همین زمینه حجتالاسلاموالمسلمین مسعود آذربایجانی عضو هیئتعلمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مدیر مرکز تخصصی اخلاق حوزه علمیه در گفتوگو با خبرنگار ما با بیان این که سیاستهای ابلاغی رهبری جامع، بهنگام و مورد نیاز است، اظهار داشت: ارزیابی که از سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری وجود دارد این است که این سیاستها جامع، بهنگام بوده و مورد نیاز جامعه بوده است، البته با کارهای پژوهشی و کاربردی که مراکز علمی داشتند میتوانیم مواردی را هم به این اضافه کنیم.
وی ادامه داد: جامعه ما از نظر فرهنگی و هویتی جامعه خانواده محور است بهطوریکه شما بهسختی میتوانید این را از افراد سلب کنید و این بستر فرهنگی مناسبی است که قوانین ما هم مطابق فرهنگ اجرایی شود.
حجتالاسلاموالمسلمین آذربایجانی بیان داشت: این مسئله اهمیت دادن به خانواده بهگونهای است که در سرشت مردم ایران وجود دارد آن اندازهای که افراد برای خانوادهها دل میسوزانند مقداری که اهتمام میورزند افراد متعهد و پدر و مادر و فرزندان ولی نسبت به خیلی از کشورهایی که مقایسه میکنیم خانواده محوری یک امر فرهنگی است و در هویت ما است.
وی افزود: خیرخواهی و دلسوزی که پدر و مادر به فرزندان دارند گاهی از خودشان، مال خودشان، وقتشان میزنند برای اینکه فرزندان در راحتی باشند، وقتی این موضوع را با کشورهای دیگر مقایسه میکنیم مشخص میشود.
حجتالاسلاموالمسلمین آذربایجانی ادامه داد: در بستر فرهنگی، خانواده محوری را داریم در مقایسهای که با کشورهای غربی و شرقی داریم وقتی فرزندان به سن ۱۸ سالگی میرسند از جهات اقتصادی، عاطفی و حمایتی جدا میشوند حداقل در کشور ما در بین ۸۰ درصد خانواده اینطور نیست و این ارتباطها ادامه دارد این خانواده محوری است.
وی ابراز داشت: حکمی که در این سیاستها وجود دارد ناظر بر رفتارهای برون خانواده است، این میشود که سیاستها گاهی متضاد است. گاهی مخالف هم است، هماهنگ و هم افزا نیست و اجزا به هم کمک نمیکنند به همین علت است که تجرد و طلاق افزایش داشته است.
وجود ۱۲ میلیون دختر و پسر مجرد در کشور فاجعه است
وی با بیان این که ۱۲ میلیون دختر و پسر مجرد داریم که یک فاجعه است، تاکید کرد: اگر دو میلیون جوانی که پشت کنکور هستند را مقایسه کنیم آمار پایینی است اما ۱۲ میلیون آمار بسیار بالایی است که اینها آماده ازدواج هستند اما در تجرد هستند که وحشتناک است و عواقب زیادی به همراه دارد. من این را به این صورت تفکیک میکنیم خانواده محوری بر خواسته از یک خلأ است و در درون خانواده به نسخه کامل برسیم و در برون خانواده هم خیلی خانواده محوری را جدی نگرفتیم که باید این خانواده محوری ترمیم میشود.
نیازهای خانواده را به شکل یک منظومه ببینیم
حجتالاسلاموالمسلمین آذربایجانی تاکید کرد: من به چند مورد اشاره میکنم ما باید نیازهای خانواده را به شکل یک منظومه ببینیم تمام نیازهای که در خانواده وجود دارد از نیازهای مشاوره تا خانواده و نیازهای بالینی و اقتصادی را در یک منظومه ببینیم و بر اساس آن نهادهای متکلف این مسائل مشخص میشود.
و. ی ابراز داشت: کسی که میخواهد خانواده تشکیل دهد باید حلقههایی را بهصورت منسجم انجام دهد البته نهادهای تسهیل گر و مساعدکننده هم باید وجود داشته باشند.
حجتالاسلاموالمسلمین آذربایجانی ادامه داد: نکته دوم این است که یک سری خلأهای قانونی و اجرایی داریم مثلاً بحث مشاوره پیش از ازدواج الزامی شود چون به دلیل هزینه بر بودن بسیاری از افراد انجام نمیدهند. ما چرا بیمه مراکز مشاوره و روانشناسی را فراهم نکردیم اگر حداقل در خصوص مشاورههای ازدواج و خانواده این بیمه تعریف شود.
خانواده محوری دارای ابعاد کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت
فریبا علاسوند عضو شورای سیاستگذاری حوزه های علمیه خواهران و پژوهشگر خانواده با بیان این که خانواده محوری دارای ابعاد کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت است، گفت: خانواده محوری یعنی این که روح خانواده باید در دولت و مجلس حضور داشته باشد.
وی ادامه داد: در کوتاهمدت، مسائل ضروری خانواده موردتوجه قرار میگیرد که در حال حاضر بحث جزء آن قرار گرفته، ولی سیاستهای درستی نیز در این زمینه صورت نگرفته است.
عضو شورای سیاستگذاری حوزه های علمیه خواهران و پژوهشگر خانواده تا کید کرد: در میانمدت و درازمدت، تمام برنامهها باید خانواده محور باشد، متأسفانه خانواده محور تخاصم گفتمان شده و هر نهادی (مجلس، دولت، قوه قضائیه) میخواهد آن را برای خودش بردارد. کمیسیون خانواده که در حال حاضر شکل گرفته، به شرطی که در تمام زمینهها وارد شود، بسیار کار خوبی خواهد بود، ولی وقتی دولت در زمان مناسب تدبیری در جهت تشکیل خانواده و فرزندآوری جوانان نیندیشد؛ ازآنجاکه مدتزمان زیادی را بدون مسئولیت و بهصورت آزاد زندگی کردهاند، حاضر به پذیرش تعهد و مسئولیت و از دست دادن آزادیهای گذشته نیستند. در تمام دنیا بهصورت مستقل و تخصصی به مسائل مربوط به زنان پرداخته میشود و در کشور ما نیز باید کمیسیون خانواده تشکیل شود و برنامهریزی دقیقی در این خصوص ارائه گردد.
روح خانواده باید در دولت و مجلس حضور داشته باشد
وی گفت: خانواده محوری یعنی اینکه روح خانواده در دولت و مجلس حضور داشته باشد که در مبنای حفاظت از خانواده و غنیسازی روابط خانواده بتوانند خانواده را بازسازی کنند. ما یک مدل حداقلی در خصوص خانواده محوری نداریم که مدل با پایه را بپذیریم؛ بنابراین سعی کنیم یک مدل پایه در حوزه تربیت یا در حوزه آموزشوپرورش داشته باشیم. درصورتیکه بیشتر خانوادههای ما درگیر تأمین امرارمعاش خانواده هستند و کمتر به موضوع تربیت، معنویت و حتی تحصیل فکر میکنند. باید عرصههای نگرانکننده تأمین شود و بر روی همین عرصهها، برنامههای میانمدت و بلندمدت تعریف شود.
نگاه حاکمیت به خانواده باید کلان، راهبردی و عملیاتی باشد
سید محمد حسین چاوشیان پژوهشگر مطالعات خانواده در دانشگاه برن سوئیس و رئیس موسسه خانواده اسلامی و تربیت معنوی خاتم، پژوهشگر مطالعات خانواده در دانشگاه برن سوئیس در گفتگو با خبرنگار ما اظهار داشت: زمانی خانواده کانون اقتدار بود و یکی از کارکردهای آن تولیدات اقتصادی و مادی بود. خانواده نقش تولیدگری اقتصادی داشت؛ اما امروز ما این کارکرد را نمیبینیم و فقط شاهد خانوادهای هستیم که کارکرد اصلی آن مأمنی برای آرامش و مکانی برای زندگی اعضای خانواده و رشد و تربیت آنهاست و در بسیاری از امور خود به دولت وابسته است. ما با یک خانواده کاملا مصرفکننده در جامعه مدرن روبهرو هستیم. باید برای این خانواده برنامهریزی فرهنگی و اقتصادی شود. خانوادهای که زیر چرخدندههای فشار اقتصادی و فشارهای روحی روانی مانند یک شیشه ترکخورده است، دیگر ظرفیت این را ندارد که با چند سیاستگذاری اشتباه و قانوننویسی گنگ و مبهم، فشارهای مضاعف را تحمل کند.
گاهی در سطح کلان، ناخواسته درگیر جنگ علیه خانواده هستیم
وی ادامه داد: گاهی در سطح کلان، ناخواسته درگیر جنگ علیه خانواده هستیم، بر سر قبر خانواده گسترده و جامعه سنتی گریه میکنیم؛ درحالیکه همین خانواده هستهای هم دارد از دست میرود. فرزندان ما به دنبال زندگی مستقل و مجردی در یک واحد آپارتمانی مستقل هستند. خانواده از هستهای به سمت اتمی شدن در حال حرکت است. همباشیها، ازدواجهای سفید، خطرناکترین شکل خانواده است. اگر این مسئله شوم به یک جریان تبدیل شود، چه باید کرد؟ آیا نباید با این خانواده هستهای در جامعه مدرن کنار بیاییم و برای حفظ و بقای آن تلاش کنیم؟ آیا نباید برای فرزندآوری همین خانوادههای هستهای تدبیر درست اندیشه کنیم؟
چاوشیان افزود: وقتی صحبت از محوریت خانواده در سطح جامعه داریم، باید بدانیم مصالح و منافع خانواده در عرصه اقتصاد، فرهنگ، سیاست و دیگر عرصهها تا چه حد دیده میشود؟ این تا چه حدها باید به یک پیوست خانواده تبدیل شوند و در تمام وزارتخانهها نسخهای متناسب با آن وزارتخانه وجود داشته باشد. حال این پیوست را کجا باید نوشت؟ کدام نهاد باید متولی این حمایتها باشد؟ آیا باید به فکر یک وزارت خانه برای خانواده باشیم؟ آیا نیاز به نهاد فرا قوه ای در حوزه خانواده داریم؟ آیا نیاز به سازمان ملی خانواده داریم؟ اما آنچه که مشخص است متاسفانه ما در حوزه خانواده بصورت منسجم عمل نکرده ایم و نگاه ها به این حوزه بیشتر بخشی و تیکه تیکه بوده است. متاسفانه امرزوه، برخی از امور مرتبط با خانواده در وزارت ورزش و جوانان، برخی دیگر در بهزیستی و برخی نیز در معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری دیده شده است. شاید به این گفته اعتراض شود که امور خانواده در سایر نهادها تأمین میشود و به وزارتخانه جدیدی به نام وزارت خانواده نیاز نیست. اما حال آنکه عرض بنده این است که در نهایت ما نیازمند حکمرانی واحد در امور خانواده هستیم. این مهمترین مساله ای است که باید در آینده نزدیک حل گردد تا ما شاهد بخشی و جزیره ای عمل کردن در حوزه مسایل خانواده نباشیم. نهادی که یکتکه امورش دست این وزارتخانه باشد و تکه دیگر امورش دست آن وزارتخانه باشد، کی به سامان میرسد؟ تقریبا سیاستهایی را که رهبر معظم انقلاب دربندهای ۱۶ گانه آوردهاند، بهنوعی در قانون اساسی وجود دارد. البته در دو بند اول سیاست ها که به صراحت از خانواده محوری صحبت می شود شایدقرینه ای باشد بر اینکه خانواده محوری در سیاست های ماقبل سال ۹۵ دیده نشده است. لذا می توان گفت سیاست های ابلاغی رهبری به مجمع تشخیص مصلحت نظام با توجه این دو بند(بند اول و دوم) حاکی از نگرانیهایی است که ایشان در قبال خانواده و خانواده محوری دارند تا نقطه عطفی در حوزه خانواده محوری و سیاست گذاری در کشور شکل گیرد. بعد از این ابلاغ حضرت آقا، حجت بهنوعی بر همه مسئولین و مدیران و دست اندرکاران فرهنگی کشور تمام شده است. همه مسئول حفظ حیات و بقای خانوادهاند و نمیتوان به بهانه وجود مسائل مهمتر، از خانواده و محوریت آن چشمپوشی کرد. سیاستهای ناظر به فرد در جای خود درست و محترم است، اما باید رویکرد اصلی سیاستها ناظر به نهاد خانواده و خانواده محوری باشد. اگر سیاستگذاریها کاملا فردمحورانه باشد، بهنوعی خانواده را تضعیف کردهایم. اگر سیاستهای فردمحورانه حدود مشخصی نداشته باشد، رفته رفته جایگاه زن و شوهر به مخاطره خواهد افتاد و در برخی موارد حتی این جایگاه تغییر خواهد کرد و به تعویض نقشها یا انحلال یک نقش و برجسته شدن نقش دیگر میانجامد.